سلام‌
ادمیزاد گاهی چقدر دلش میخواهد تو‌اوج سکانس های تلخ زندگیش کسی ، دوستی ، رفیقی یک کلمه فقط یک کلمه بگه غصه نخور رفیق !هرچی دلت میخواهد بگو‌، بگو‌تا دلت خالی بشه ، اما عجیب هست تواین قسمتهای تلخ قحطی میاد ،به دوست صمیمی ات زنگ میزنی میگه ببخش فعلا باید به دخترم املا بگم بعدا باهات تماس میگیرم  ، یکی تو اونموقعیت اصلا نه تلفن خونه نه موبایلش وجواب میده ، یکی ازسر بی حوصلگی فقط تکرار میکنه درسته چقدر سخته !

گاهی ماادمها چقدر خسیس میشبم حتی حاضر نیستیم یه نگاهی به زخم های دل یه دوست بندازیم شاید مهرمش فقط یک جمله باشه ، خودم باهاتم رفیق  ، گور پدردنیا....