226) - جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها

سلام 

چندروز پیشتر یه دفعه ایی دخترعموم سکته کرد و مرحومه شد . رفتم مسجد مراسمشون ( حالا بماند که ورودی اکثرمسجدها برای ویلچر مناسب سازی نشده و جماعت عزادار وسط هیرو ویر گریه زاری ، ویلچرهم باید جابه جا کنن ) .

دخترش همینطور که اشک میریخت برام تعریف میکرد که صبح روز اتفاق ،هرچی زنگ مادرم زدم دیدم جواب نمیده خیلی  نگران شدم و رفتم خونه مادرم ( از وقتی که پدرشون یهویی سکته کرده بود ومادرشون تنها شده بود کلیدبه همه بچه ها داده بود که اگر یه وقتی اتفاقی افتاد اونا بتونن بیان تو خونه )

دختر عموزاده  میگقت وقتی رفتم داخل خونه  .  تلویزیون روشن بود ، کتری روی گاز بخارمیکرد ، فنجان چای باکیک روی میز بود . مادرم روی زمین افتاده بود و همه چیز تمام شده بود و من هیچ کاری از دستم ساخته نبود .

این روزها حس عجیبی دارم ، شاید بخاطر این باشه که  اسم منو و دختر عموم شبیه هم بود  و مداح تو مسجد مرتب  قبل از اسم و فامیلم کلمه مرحومه را میگفت و هی برام طلب آمرزش و مغفرت میکرد ، خلاصه  این چند روز بشدت جوگیرشدم و  با دقت بیشتری به اطرافم و آدمهایی که دوستشون دارم یا  ندارم ، فکرمیکنم ، درست حال  مسافری که ازمسافرخونه داره میره و نسبت به اشیا و آدمهای اونجا هیچ حس مالکیتی نمیتونه داشته باشه .

چای که  دم میکنم به این فکرمیکنم ، آیا من مرحومه نشده ، مهلتی دارم  که این چای و بخورم یا نه ؟

225)- دوربین های کنترل سرعت

سلام 

چندسالی میشه که شهرما پرشده از دوربین های کنترل سرعت ، من نمیدونم نصب این دوربین ها ، هزینه ایی نداره که قدم به قدم دوربین کارگذاشتن ؟  کاشکی حالا این دوربین ها بجز خالی کردن جیب رانندگان عجول فایده ایی دیگه ایی هم داشتن .

اکثر رانندگان همین که به دوربین نزدیک میشن مثل دختر و پسرعاقل و معقول سرعت و میارن پایین و همین که کمی رد میشن مثل شصت تیری که از چله درمیره ، گازش و میگیرن که بیا و ببین . البته بابت این موضوع هم راهنمایی رانندگی فکربکری کرده و دوربین ها راگاهی برعکس کارگذاشته ، یعنی درست همونجایی که فکرمیکنی ازتیررس دررفتی سرعت ثبت میشه و البته میگن راهکار دیگه ایی هم هست که میان فاصله دو تا دوربین و محاسبه میکنن و سرعت و می سنجند .

این دوربین ها مطمینا کارایی مثبتی بجزهمون پول درآوردی نداره و نقشی تو کاهش تصادفات نخواهد داشت و بهترین کارفرهنگ سازی رانندگی صحیح وبی خطرهست .

گاهی اوقات دوربین ها جایی که ورودی شهر ،بلوار وسیع  و هنوز خیلی مونده به خیابانهای اصلی شهر نصب شده که آدمیزاد بدجوری عصبی میشه و همین سرعت پایین خودش باعث راه بندون میشه . 

اینقدر توشهرما دوربین نصب شده که آدمیزاد گاهی دلش برای دیدن پلیس ها تنگ میشه و براش سوال میشه ، یعنی اونا ممکنه کجا رفته باشن ؟حالشون خوبه ؟

چند روز پیش خلافی ماشینم و گرفتم و دیدم ای دل غافل ، قربون دوربین ها بشم  که چندتایی شون فقط مبلغ شصت هزارتومن و ثبت کردن ، دو تا ازجریمه ها که درست دریک لحظه توسط پلیس نوشته شده بود ، یکی از اون به مبلغ صد هزارتومن بخاطرحرف زدن با موبایل و یکی دیگه هم مبلغ چهل هزارتومن بخاطر عدم توجه به اخطار پلیس . 

اگر بری بگی به پیر به پیغمبر من پلیسی ندیدم و پلیس های شما نامحسوس هستن و یا جایی سنگرمیگیرن که علاوه براینکه ماس ماسک توقفشون و نمی بینی عمرا خودشون هم نخواهی دید ،   میگن اینقدرکله ات توگوشی بوده که ندیدی، اگر بگی موقع رانندگی من نمیتونم موبایل دست بگیرم چون بایک دستم فرمون ودارم بایک دستم گاز وترمز ... پاهام که تکون نمیخوره لابد میگن برو جمعش کن با گردن کجت میگیری ،کلک خانم وبه هیچ طریقی نمیتونی ثابت کنی که من بیگنااااهم 

به این نتیجه رسیدم که عمرا برای دیدن هیچ پلیسی دلم تنگ نخواهد شد . بازهم قربون دوربین های دوست داشتنی ، خیلی منصف ترهستن ، هم مدرک بهت میدن  با عکس گرفتنشون هم تویه لحظه درجا دوتا جریمه نمیزارن کف دستت ،  هم قیمتشون و طوری حساب میکنن که خدا وپنج تن  ازشون راضی باشه .

224) - عقاب  

سلام 

شهریورماه بود که به لطف خدا ازپایان نامه ام دفاع کردم . ازیه طرف درگیرمسابقات و ازطرفی دنبال ارایه مقاله ام بودم برای همین تسویه حساب موند تاامروز  .

با پایان نامه صحافی شده و سی دی هاش امروز صبح رفتم دانشگاه ، عمدا امروز وانتخاب کردم که بتونم تو دفاع چهارتا ازهمکلاسی هام باشم . 

دانشگاه من به فاصله 25 کیلومتری شهرم هست و فرصت خوبیه که به جاده زل بزنی و به هرچی که دوست داری فکرکنی  . همین که توماشین نشستم فایل های  مثبت درمانی و انگیزشی گذاشتم اما کودک درونم فریاد کشید ، جمعش کن انگیزش  ، تواین هوای بارونی فقط حمید و بس .... و اینطوریا شد که تاخود دانشگاهمون جناب حمید هیراد اختصاصی فقط برای من اجرا داشت . ممنونم ازش .

جاده پر بود ازماشینهای سنگین وباری . پشت یکی ازکامیونها عکس دوتا عقاب بود و من یاد اخرین پیام ارسالی  مربی تیم ملی عزیزم که درست بعد ازحذف شدنم از اخرین اردوی انتخابی تیم ملی  وبستن تیم ،فقط با دونفر ، افتادم .  چیزی تو مایه های اینکه عقاب باشید و غازنباشید .

صدای هیراد وبیشترکردم و کلی کیف کردم که فعلا تو این هوای بارونی دور ازاسترس مسابقات دارم غاز می چرونم .

گاهی تو زندگی فقط می دوی  و می دوی ، حتی به خودت فرصت نمیدی که نفس چاق کنی . شاید هم تواین دویدنا و خودت و به آب و آتیش زدنها دنبال اینی که خودت وبی حس کنی و یادت بره که برسرت چی گذشته .شاید هم میخواهی ازترس هات فرارکنی شاید هم فقط دنبال تایید ازطرف دیگران ...

الان خیلی ها بهم میگن غاز نباش و دوباره شروع کن . اما کمترکسی میدونه شروع اصلی از درونه . باید آروم گرفت باید توسکوت وپیدا کردن معنا برای زندگی تمام زخمها وترسها را درمان کرد.

هرکسی تا چاه خالی وجودش و باآرامش پرنکنه ؛ تو هیچ دویدنی ، رسیدن نیست و بعد ازسالها دویدن  می بینی عقابی هستی  که فقط  پشت یه کامیون کشیده شده....

 

 

 

223) - پارک معلولین ویلچری کجاست ؟

سلام 

امروز ظهری اومدم روی بالکن خونه ام که رو بروش یک محوطه بزرگه و وسط محوطه وسایل بازی بچه هاست ، لباسهام وروی بند رخت جمع کنم ، تو محوطه بازی بچه ها پرنده پرنمیزد . هوا افتابی بود ،کمی نشستم که اکسیژن استنشاق کنم وبه افق خیره بشم . دیدم خانمی نسبتا چاق که بسختی البته بدون عصا راه میرفت ومعلوم بود مسن هست ، رفت روی چرخ وفلک وسط محوطه نشست وبادستش فشارمیاورد به چرخ وفلک واون به دورخودش میچرخید . چرخ وفلک تند نمی چرخید اما خلاصه به جون کندن داشت می چرخید . چه حس خوبی داشت . یه دختربچه قدیمی داشت برای خودش کلی کیف میکرد ویه دختربچه قدیمی دیگه از روی بالکن خونه اش داشت ازحسودی میترکید .

چرا مسیولین محترم که همه مشکلات کشور وحل کردن فکری برای پارک معلولین ویلچری بر نمیدارن ؟ اونا متوجه نیستن شاید تو ظهر یه روز بهمن ماه یه دختر قدیمی که ویلچرنشینه  ، دلش هوای  تاب بازی کنه ، باید  چکارکنه ؟ ......