229) - نه به خشونت علیه زنان
سلام
یک هفته مونده بود به مهرماه سال 95 یکی ازپسرکان فامیلمون که حدودا نوزده سالی داشت بخاطرسرعت وبی احتیاطی تو موتورسواری تصادف کرد و فوت کرد . خیلی حادثه وحشتناکی بود و همه فامیل برای مادرش دست به دعا برداشته بودن که خدا صبرش بده و بتونه این داغ سخت و تحمل کنه .
درسته که پلیس ها با گرفتن موتور، موتورسوارها و مرتب جریمه کردن، نتونستن کلاه سر موتورسوارها بزارن و یا کاری کنن که سرعتشون وکم کنن و یا حداقل بین ماشین ها مارپیچ نرن اما من خودم برای محافظت از اونا کاری کردم که فکرمیکنم از بگیر بگیر پلیس ها بیشتر اثرداره و یا حداقلش دل خودم آرومتره .
هروقت موتورسواری می بینم مرتب آیه 64 سوره حضرت یوسف را می خونم . این آیه درباره حضرت یعقوب هست موقعی که می خواست بنیامین را به دست پسرانش بسپاره جهت محافظت ازبنیامین این آیه راخواندن . فَاللَّهُ خَیرٌْ حَافِظًا وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِین (پس خدا بهترین نگهبان است، و اوست مهربانترین مهربانان).
قبل ازعیدی که حسابی خیابونا شلوغ بود و انگاری داشت دنیا تموم میشد ، داشتم تو بلواری رد میشدم که پسرک موتورسواری ازسمت راستم سبقت گرفت و اومد درست جلوی ماشینم . طبق عادت شروع به خواندن ایه قران کردم . به خصوص موقعی که می بینم موتورسوار کلاه سرش نیست و تیشرت زپرتی تنش هست فکرمیکنم خدای نکرده اگر بخوره زمین بیشتر فاتحه اش خونده میشه و آیه را محکم ترو بلندتر می خونم که بیشتر اثرکنه .
دیدم پشت موتور پسرک ، درست بالای شماره پلاکش جمله ایی با خطی بسیارخوانا نوشته . نوشته بود <همه ازمرگ میترسن من فقط از راننده زن > .خیلی خنده ام گرفته بود طوری می خندیدم، اگر دوربین کنترل سرعت اون حوالی بود حتما جریمه ام میکرد و میگفت: ناقلا خانم ! تنها تنها داشتی به کی می خندیدی ؟ میدونم داشتی به ریش من می خندیدی . با خودم گفتم برم بزنم زیر دمش ، پسرک نیم وجبی چطور تو سن شونزده ، هفده سالگی خشونت علیه زنان و شروع کرده . زنانی که برای محافظت از او مادرانه دعا میکنن .
درسته گهگاهی رانندگی زنان ایران و همه دنیا بخاطر نجابت زنها به راحتی مورد انتقاد و سخره گرفته میشه اما برید آماربگیرید ببینید چنددرصد تصادفات جاده ایی ( توشهرو نمیگم چون میگن شما زنان باعث تصادف ما مردها میشید ) رانندهاش چه جنسیت شریفی داشتن ؟
سلام، سال 1370 براثرتصادف دچار ضایعه نخاعی شدم سعی میکنم به لطف خداوندتجربیات این مدت زندگیم راباقلمی ساده بنویسم هم درددلی باشه هم تبادل نظری بادوستان قطع نخاع جهت گره گشایی مشکلات زندگیمان .